معنی فارسی overpurchased
B1به معنی خریداری شده بیشتر از حد نیاز.
Bought more than was necessary.
- VERB
example
معنی(example):
بسیاری از مصرفکنندگان در فصل تعطیلات خریدهای زیادی کردهاند.
مثال:
Many consumers have overpurchased during the holiday season.
معنی(example):
فروشگاه پر از اقلامی بود که بیش از حد خریداری شده بودند.
مثال:
The store was full of overpurchased items from the sale.
معنی فارسی کلمه overpurchased
:
به معنی خریداری شده بیشتر از حد نیاز.