معنی فارسی overraught

B2

دچار تنش و اضطراب زیاد، به ویژه در یک محیط یا موقعیت خاص.

Characterized by extreme tension or emotional strain.

example
معنی(example):

پس از طوفان، اتاق دچار تنش و اضطراب شد.

مثال:

The room was left overraught after the storm, filled with tension.

معنی(example):

احساسات دچار اضطراب می‌توانند به تصمیم‌گیری‌های ضعیف منجر شوند.

مثال:

Overraught emotions can lead to poor decision-making.

معنی فارسی کلمه overraught

: معنی overraught به فارسی

دچار تنش و اضطراب زیاد، به ویژه در یک محیط یا موقعیت خاص.