معنی فارسی overreachingly
B2به صورت بیش از حدی، به گونهای که از حد معمول فراتر رود.
In a manner that exceeds reasonable limits; excessively.
- ADVERB
example
معنی(example):
قوانین به طور بیش از حدی اعمال شدند و بسیاری از کسبوکارها را ناعادلانه تحت تأثیر قرار دادند.
مثال:
The regulations were applied overreachingly, affecting many businesses unfairly.
معنی(example):
او تفسیر بیش از حد گسترده قانون را مورد انتقاد قرار داد.
مثال:
He criticized the overreachingly broad interpretation of the law.
معنی فارسی کلمه overreachingly
:
به صورت بیش از حدی، به گونهای که از حد معمول فراتر رود.