معنی فارسی overrestriction
B1محدودیت بیش از حد، وضع مقررات یا محدودیت‌هایی است که می‌تواند به نحوی زیان‌آور باشد و جلوی آزادی عمل را بگیرد.
An excessive limitation or control that restricts freedom or actions.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت یک محدودیت بیش از حد بر واردات تحمیل کرد.
مثال:
The government imposed an overrestriction on imports.
معنی(example):
او احساس کرد که محدودیت بیش از حد قوانین، زندگی را دشوار می‌سازد.
مثال:
She felt that the overrestriction of rules made life difficult.
معنی فارسی کلمه overrestriction
:
محدودیت بیش از حد، وضع مقررات یا محدودیت‌هایی است که می‌تواند به نحوی زیان‌آور باشد و جلوی آزادی عمل را بگیرد.
