معنی فارسی overroasts

B1

عمل برشته کردن بیش از اندازه، که به نتیجه‌ای نامطلوب می‌انجامد.

To roast something too much.

example
معنی(example):

او معمولاً دانه‌های قهوه را بیش از حد برشته می‌کند.

مثال:

He usually overroasts his coffee beans.

معنی(example):

گاهی او مرغش را بیش از حد برشته می‌کند و آن را خشک می‌کند.

مثال:

Sometimes she overroasts her chicken, making it dry.

معنی فارسی کلمه overroasts

: معنی overroasts به فارسی

عمل برشته کردن بیش از اندازه، که به نتیجه‌ای نامطلوب می‌انجامد.