معنی فارسی overroll
B1بیش از حد رول کردن، فرآیند بیش از اندازه فشار دادن یا پیچیدن چیزی.
To roll something too much, usually resulting in an undesirable texture or effect.
- VERB
example
معنی(example):
اگر خمیر را بیش از حد بپیچید، سخت میشود.
مثال:
If you overroll the dough, it will become tough.
معنی(example):
بیش از حد رول کردن رنگ ممکن است باعث پوشش نابرابر شود.
مثال:
Overrolling the paint may lead to uneven coverage.
معنی فارسی کلمه overroll
:
بیش از حد رول کردن، فرآیند بیش از اندازه فشار دادن یا پیچیدن چیزی.