معنی فارسی oversacrificially

B1

به شیوه‌ای عمل کردن که از حد طبیعی فداکاری بیشتر باشد.

In a manner that excessively prioritizes the needs of others over oneself.

example
معنی(example):

او به صورت بیش از حد قربانیانه نیازهای دیگران را قبل از نیازهای خود قرار داد.

مثال:

She oversacrificially put others’ needs before her own.

معنی(example):

او در طول بحران به صورت بیش از حد قربانیانه عمل کرد.

مثال:

He acted oversacrificially during the crisis.

معنی فارسی کلمه oversacrificially

: معنی oversacrificially به فارسی

به شیوه‌ای عمل کردن که از حد طبیعی فداکاری بیشتر باشد.