معنی فارسی oversanguineness
B1حالت یا کیفیت داشتن خوشبینی زیاد تا حدی که غیرمنطقی به نظر برسد.
The quality of being excessively optimistic.
- NOUN
example
معنی(example):
خوشبینی بیش از حد او گاهی غیرواقعی به نظر میرسید.
مثال:
Her oversanguineness sometimes felt unrealistic.
معنی(example):
خوشبینی بیش از حد بیانیههای او باعث تعجب شد.
مثال:
The oversanguineness of his statements raised eyebrows.
معنی فارسی کلمه oversanguineness
:
حالت یا کیفیت داشتن خوشبینی زیاد تا حدی که غیرمنطقی به نظر برسد.