معنی فارسی oversapless

B1

به شرایطی که در آن گیاهان به اندازه کافی شیره ندارند اشاره دارد.

Describing a state of lacking sap, typically referring to trees or plants.

example
معنی(example):

درخت بدون شیره به‌طرز برجسته‌ای در برابر آسمان زمستانی ایستاده بود.

مثال:

The oversapless tree stood stark against the winter sky.

معنی(example):

شرایط بدون شیره می‌تواند به مشکلات مختلف گیاهی منجر شود.

مثال:

Oversapless conditions can lead to various plant issues.

معنی فارسی کلمه oversapless

: معنی oversapless به فارسی

به شرایطی که در آن گیاهان به اندازه کافی شیره ندارند اشاره دارد.