معنی فارسی overseated
B1بیش از حد نشسته، به معنای نشاندن افراد بیشتر از ظرفیت در یک مکان.
Seated in excess of available space, often leading to discomfort.
- VERB
example
معنی(example):
این رویداد بیش از حد رزرو شده بود که منجر به نشستن بیش از حد افراد شد.
مثال:
The event was overbooked, resulting in many being overseated.
معنی(example):
نشستن بیش از حد ممکن است برای مهمانان ناراحتی ایجاد کند.
مثال:
Being overseated can cause discomfort for attendees.
معنی فارسی کلمه overseated
:
بیش از حد نشسته، به معنای نشاندن افراد بیشتر از ظرفیت در یک مکان.