معنی فارسی oversides
B1بخشهای جانبی یک شی، به ویژه کشتی یا قایق.
The sides or lateral aspects of something, particularly a vessel.
- NOUN
example
معنی(example):
بخشهای جانبی کشتی به رنگ قرمز روشن رنگآمیزی شده بودند.
مثال:
The ship's oversides were painted bright red.
معنی(example):
بخشهای کناری قایق به آن کمک کرد تا در آبهای خروشان پایدار بماند.
مثال:
The oversides of the boat helped it stay stable in rough waters.
معنی فارسی کلمه oversides
:
بخشهای جانبی یک شی، به ویژه کشتی یا قایق.