معنی فارسی overskeptticism
B1سختگیری و انتقاد شدید نسبت به خود و دیگران که باعث عدم اعتماد و تردید میشود.
Excessive skepticism, a tendency to doubt or question the validity of ideas or beliefs.
- OTHER
example
معنی(example):
خودشکنی بیش از حد او باعث شد که نتواند به دیگران اعتماد کند.
مثال:
His overskeptticism made it hard for him to trust others.
معنی(example):
او به خاطر خودشکنی بیش از حدش اغلب در مورد همه چیز سوال میکرد.
مثال:
She often questioned everything due to her overskeptticism.
معنی فارسی کلمه overskeptticism
:
سختگیری و انتقاد شدید نسبت به خود و دیگران که باعث عدم اعتماد و تردید میشود.