معنی فارسی overslidden
B1عبارت است از لغزیدن به سمت جلو یا خارج از جایی، به طوری که مورد نظر نرسد.
Indicates a state where something has slid over or beyond its intended position.
- VERB
example
معنی(example):
لبه نقشه لغزیده بود و خواندن آن را سخت کرده بود.
مثال:
The edge of the map had overslidden, making it hard to read.
معنی(example):
گربه در حین دنبال کردن اسباببازی، از روی مبلمان لغزید.
مثال:
The cat overslidden the furniture while chasing the toy.
معنی فارسی کلمه overslidden
:
عبارت است از لغزیدن به سمت جلو یا خارج از جایی، به طوری که مورد نظر نرسد.