معنی فارسی overslid

B1

لغزیدن به سمت جلو یا خارج از جایی به طور غیرارادی.

To slide over or off something in an unintended manner.

example
معنی(example):

نامه از روی میز لغزید و به زمین افتاد.

مثال:

The letter overslid from the table and fell to the ground.

معنی(example):

او برنامه را دچار لغزش کرد و باعث آشفتگی در رویداد شد.

مثال:

She overslid the schedule, causing chaos at the event.

معنی فارسی کلمه overslid

: معنی overslid به فارسی

لغزیدن به سمت جلو یا خارج از جایی به طور غیرارادی.