معنی فارسی overspatter

B1

پاشیدن بیش از حد، به معنای پخش کردن مایع به شکلی که بیشتر از حد معمول باشد.

To splash or scatter a liquid more than necessary, leading to a disorderly situation.

example
معنی(example):

رنگ بر روی زمین بیش از حد پاشیده شد و ایجاد هرج و مرج کرد.

مثال:

The paint overspattered onto the floor, creating a mess.

معنی(example):

او به‌طور تصادفی مداد رنگی را در حین نوشتن بیش از حد پاشید.

مثال:

She accidentally overspattered ink while writing.

معنی فارسی کلمه overspatter

: معنی overspatter به فارسی

پاشیدن بیش از حد، به معنای پخش کردن مایع به شکلی که بیشتر از حد معمول باشد.