معنی فارسی oversteadiness

B1

وضعیتی که در آن فرد یا چیزی به شدت ناپایدار است.

The condition of being excessively unstable.

example
معنی(example):

بی‌ثباتی بیش از حد سکوی کار باعث می‌شد که تمرکز کردن سخت باشد.

مثال:

The oversteadiness of the platform made it hard to focus.

معنی(example):

بی‌ثباتی او در حین راه رفتن برای دوستانش نگران‌کننده بود.

مثال:

His oversteadiness while walking was concerning for his friends.

معنی فارسی کلمه oversteadiness

: معنی oversteadiness به فارسی

وضعیتی که در آن فرد یا چیزی به شدت ناپایدار است.