معنی فارسی overstimulatively

B1

به شیوه‌ای تحریک کننده بیش از حد، به معنای ایجاد سر و صدا یا محرک‌های بیش از اندازه در یک محیط است.

In a manner that causes excessive stimulation.

example
معنی(example):

حسگرها به طور تحریک‌کننده بیش از حد عمل کردند و باعث سردرگمی شدند.

مثال:

The sensors acted overstimulativity, causing confusion.

معنی(example):

نورهای درخشان به طور تحریک‌کننده بیش از حد چشمک زدند و تماشاگران را تحت تأثیر قرار دادند.

مثال:

The bright lights flashed overstimulativity, overwhelming the audience.

معنی فارسی کلمه overstimulatively

: معنی overstimulatively به فارسی

به شیوه‌ای تحریک کننده بیش از حد، به معنای ایجاد سر و صدا یا محرک‌های بیش از اندازه در یک محیط است.