معنی فارسی overstimulativeness
B2تحریککنندگی بیش از حد، به مقدار یا سطحی اشاره دارد که باعث ایجاد احساسات منفی مانند سردرگمی میشود.
The quality of causing excessive or overwhelming stimulation.
- NOUN
example
معنی(example):
تحریککنندگی بیش از حد کارناوال تمرکز را دشوار کرد.
مثال:
The overstimulativeness of the carnival made it hard to concentrate.
معنی(example):
والدین معمولاً درباره تحریککنندگی بیش از حد دستگاههای الکترونیکی نگران هستند.
مثال:
Parents often worry about the overstimulativeness of electronic devices.
معنی فارسی کلمه overstimulativeness
:
تحریککنندگی بیش از حد، به مقدار یا سطحی اشاره دارد که باعث ایجاد احساسات منفی مانند سردرگمی میشود.