معنی فارسی overstridency

B1

زیاده‌روی یا افراط در بیان یا ادراک یک موضوع به صورتی که باعث ایجاد تنش یا مشکل در ارتباطات شود.

The quality of being excessively forceful or extreme in expression or opinion, leading to communication challenges.

example
معنی(example):

زیاده‌روی او در بحث‌ها معمولاً همتایانش را بیگانه می‌کرد.

مثال:

Her overstridency in discussions often alienated her peers.

معنی(example):

زیاده‌روی نظرات او منجر به بحث‌های مکرر شد.

مثال:

The overstridency of his opinions led to frequent arguments.

معنی فارسی کلمه overstridency

: معنی overstridency به فارسی

زیاده‌روی یا افراط در بیان یا ادراک یک موضوع به صورتی که باعث ایجاد تنش یا مشکل در ارتباطات شود.