معنی فارسی overstriding
B1حرکت بیش از حد در قدم برداشتن به گونهای که ممکن است منجر به آسیب شود.
Taking excessively long steps while walking or running, which may lead to injury.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین دویدن بیش از حد قدم برمیداشت که باعث کشیدگی عضلاتش شد.
مثال:
He was overstriding during his run, which caused his muscles to strain.
معنی(example):
زیادهروی در قدم برداشتن میتواند منجر به آسیب به ورزشکاران شود.
مثال:
Overstriding can lead to injuries for athletes.
معنی فارسی کلمه overstriding
:
حرکت بیش از حد در قدم برداشتن به گونهای که ممکن است منجر به آسیب شود.