معنی فارسی overstriking

B1

استفاده از حرکات بیش از حد قاطع یا فشار بیشتر از حد معمول در یک زمینه خاص.

Using excessive force or bold strokes in an artistic or physical context, resulting in a dramatic effect.

example
معنی(example):

هنرمند بر روی بوم با حرکتی بیش از حد قاطع کار می‌کرد و تصویری شدید ایجاد می‌کرد.

مثال:

The artist was overstriking the canvas, creating an intense visual.

معنی(example):

تکنیک بیش از حد قاطع او در نقدهای هنری مورد ستایش قرار گرفت.

مثال:

His overstriking technique was praised in art critiques.

معنی فارسی کلمه overstriking

: معنی overstriking به فارسی

استفاده از حرکات بیش از حد قاطع یا فشار بیشتر از حد معمول در یک زمینه خاص.