معنی فارسی overstudiously

B1

به شیوه‌ای بیش از حد جدی و دقت در تحصیل یا فعالیت‌های مشابه.

In an excessively diligent or studious manner.

example
معنی(example):

او به صورت افراطی روی پروژه‌اش کار کرد و به سختی خوابید.

مثال:

He worked overstudiously on his project, hardly sleeping.

معنی(example):

او به صورت افراطی به تحصیلاتش نزدیک شد و برای کمال تلاش کرد.

مثال:

She approached her studies overstudiously, striving for perfection.

معنی فارسی کلمه overstudiously

: معنی overstudiously به فارسی

به شیوه‌ای بیش از حد جدی و دقت در تحصیل یا فعالیت‌های مشابه.