معنی فارسی overstudiousness

B1

حالتی از افراط در تلاش برای تحصیل و درس خواندن، که ممکن است عواقب منفی داشته باشد.

The quality of being excessively diligent in studying.

example
معنی(example):

زیاددرس‌خوانی او منجر به خستگی قبل از امتحانات شد.

مثال:

His overstudiousness led to burnout before exams.

معنی(example):

زیاددرس‌خوانی دانش‌آموزان گاهی اوقات می‌تواند به وضعيت سلامت روانی آنها آسیب برساند.

مثال:

The overstudiousness of students can sometimes hinder their mental health.

معنی فارسی کلمه overstudiousness

: معنی overstudiousness به فارسی

حالتی از افراط در تلاش برای تحصیل و درس خواندن، که ممکن است عواقب منفی داشته باشد.