معنی فارسی oversuspiciously

B1

به صورت بیش از حد مشکوک و تردیدآمیز.

In an excessively suspicious and doubtful manner.

example
معنی(example):

او با شک زیاد به اعمال او نگاه کرد و به نیت‌هایش شک کرد.

مثال:

He viewed her actions oversuspiciously, doubting her intentions.

معنی(example):

او بعد از آن حادثه با شک به همه رفتار کرد.

مثال:

She treated everyone oversuspiciously after the incident.

معنی فارسی کلمه oversuspiciously

: معنی oversuspiciously به فارسی

به صورت بیش از حد مشکوک و تردیدآمیز.