معنی فارسی overtameness
B1حالت افراطی آرام و رام بودن، به ویژه در مورد حیوانات یا افراد.
The quality of being excessively tame or gentle.
- NOUN
example
معنی(example):
رام بودن افراطی این حیوان خانگی آن را برای خانوادهها ایدهآل کرد.
مثال:
The overtameness of the pet made it ideal for families.
معنی(example):
رامبودن افراطی او به عنوان یک معلم به او کمک کرد تا با دانشآموزان ارتباط برقرار کند.
مثال:
Her overtameness as a teacher helped her connect with students.
معنی فارسی کلمه overtameness
:
حالت افراطی آرام و رام بودن، به ویژه در مورد حیوانات یا افراد.