معنی فارسی overtediously
B1بهطرز بیشازحد خستهکننده و کسالتآور، که توجه و علاقه را دشوار میکند.
In a manner that is excessively tedious and dull, making attention and interest difficult.
- ADVERB
example
معنی(example):
او قوانین را بهصورت بیشازحد خستهکننده توضیح داد و باعث سردرگمی بازیکنان جدید شد.
مثال:
She explained the rules overtediously, causing confusion among the new players.
معنی(example):
گزارش بهطرز خستهکنندهای نوشته شده بود و منجر به عدم علاقه خوانندگان شد.
مثال:
The report was written overtediously, leading to a lack of interest from the readers.
معنی فارسی کلمه overtediously
:
بهطرز بیشازحد خستهکننده و کسالتآور، که توجه و علاقه را دشوار میکند.