معنی فارسی overtell
B1بهطور غیرضروری توضیح دادن یا تعریف کردن، بهخصوص در مورد داستانها یا اطلاعات.
To explain or recount something unnecessarily in detail, especially regarding stories or information.
- VERB
example
معنی(example):
آسان است که داستانی را بیشازحد زیبا بگویید و علاقه مخاطبان را از دست بدهید.
مثال:
It's easy to overtell a story and lose the audience's interest.
معنی(example):
اگر شروع به بیشازحد گفتن کنید، ممکن است نکته اصلی شما نادیده گرفته شود.
مثال:
If you start to overtell, your main point might be overlooked.
معنی فارسی کلمه overtell
:
بهطور غیرضروری توضیح دادن یا تعریف کردن، بهخصوص در مورد داستانها یا اطلاعات.