معنی فارسی overthriftiness
B1حالت یا ویژگی صرفهجویی بیش از حد، که میتواند بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد.
The quality of being excessively frugal or thrifty.
- NOUN
example
معنی(example):
صرفهجویی بیش از حد او به این معنی است که او معمولاً از لذتهای زندگی محروم میشود.
مثال:
His overthriftiness means he often misses out on life’s pleasures.
معنی(example):
صرفهجویی بیش از حد میتواند مانعی در لذت بردن از تجمعات اجتماعی باشد.
مثال:
Overthriftiness can be a barrier to enjoying social gatherings.
معنی فارسی کلمه overthriftiness
:
حالت یا ویژگی صرفهجویی بیش از حد، که میتواند بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد.