معنی فارسی overtimidness
B2وضعیتی که در آن فرد به دلیل عدم اعتماد به نفس زیاد به سختی در محیطهای اجتماعی وارد میشود.
The quality of being excessively timid or shy.
- NOUN
example
معنی(example):
خجالتزدگی او معمولاً به از دست دادن فرصتها منجر میشود.
مثال:
His overtimidness often leads to missed opportunities.
معنی(example):
خجالتزدگی میتواند مانع رشد شخصی شود.
مثال:
Overtimidness can hinder personal growth.
معنی فارسی کلمه overtimidness
:
وضعیتی که در آن فرد به دلیل عدم اعتماد به نفس زیاد به سختی در محیطهای اجتماعی وارد میشود.