معنی فارسی overtrust
B1بیش از حد اعتماد کردن، اعتمادی که فراتر از واقعیت یا شواهد موجود باشد و ممکن است عواقب ناخوشایندی داشته باشد.
To trust too much; a level of trust that exceeds what is rational or warranted.
- VERB
example
معنی(example):
بیش از حد اعتماد کردن میتواند به ناامیدی در روابط منجر شود.
مثال:
Overtrust can lead to disappointment in relationships.
معنی(example):
تمایل او به بیش از حد اعتماد کردن به مردم اغلب به خیانت منجر میشود.
مثال:
His tendency to overtrust people often results in betrayal.
معنی فارسی کلمه overtrust
:
بیش از حد اعتماد کردن، اعتمادی که فراتر از واقعیت یا شواهد موجود باشد و ممکن است عواقب ناخوشایندی داشته باشد.