معنی فارسی overtrue
B1بیش از حد درست، واقعیتر از واقعیت، وقتی که چیزی به قدری درست است که از مرز واقعیت میگذرد.
More true than reality, often used to describe a statement that exaggerates the truth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیانیه او درباره وضعیت بیش از حد درست بود و حقایق را بزرگنمایی میکرد.
مثال:
Her statement about the situation was overtrue, exaggerating the facts.
معنی(example):
او ادعای بیش از حد درستی درباره دستاوردهایش داشت.
مثال:
He made an overtrue claim about his achievements.
معنی فارسی کلمه overtrue
:
بیش از حد درست، واقعیتر از واقعیت، وقتی که چیزی به قدری درست است که از مرز واقعیت میگذرد.