معنی فارسی overtwist

B1

پیچاندن بیش از حد یا به طوری که اثراتی منفی بر روی ساختار ایجاد کند.

To twist something too tightly or excessively.

example
معنی(example):

باید کابل را بیشتر بپیچید تا عملکرد بهتری داشته باشد.

مثال:

You should overtist the cable for better performance.

معنی(example):

پیچش بیش از حد می‌تواند منجر به شکستگی در ماده شود.

مثال:

Overtwisting can lead to breakage in the material.

معنی فارسی کلمه overtwist

: معنی overtwist به فارسی

پیچاندن بیش از حد یا به طوری که اثراتی منفی بر روی ساختار ایجاد کند.