معنی فارسی overurges
B1فشارهای بیش از حد و مکرر برای انجام کاری را توصیف میکند.
Excessive encouragement or pressure placed on someone to take action.
- VERB
example
معنی(example):
فشارهای مکرر از طرف رئیسش او را ناراحت کرده بود.
مثال:
The constant overurges from her boss made her uncomfortable.
معنی(example):
فشار زیاد میتواند به تصمیمگیری ضعیف منجر شود.
مثال:
Overurges can lead to poor decision-making.
معنی فارسی کلمه overurges
:
فشارهای بیش از حد و مکرر برای انجام کاری را توصیف میکند.