معنی فارسی overusual

B1

بیش از حد عادی، ویژگی یا حالتی که از لحاظ اجتماعی یا فردی نادر به نظر می‌رسد.

Exceeding what is normal or customary.

example
معنی(example):

این رفتار برای شخصیت او غیرعادی محسوب می‌شود.

مثال:

This behavior is considered overusual for his character.

معنی(example):

پاسخ غیرعادی او همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

Her overusual response surprised everyone.

معنی فارسی کلمه overusual

: معنی overusual به فارسی

بیش از حد عادی، ویژگی یا حالتی که از لحاظ اجتماعی یا فردی نادر به نظر می‌رسد.