معنی فارسی overventilating
B1عمل تهویه کردن به مقدار بیش از حد.
The act of ventilating excessively.
- VERB
example
معنی(example):
او در گرمای تابستان بیش از حد در حال تهویه بود.
مثال:
He was overventilating during the summer heat.
معنی(example):
بیش از حد تهویه کردن در حین ورزش میتواند به سرگیجه منجر شود.
مثال:
Overventilating while exercising can lead to lightheadedness.
معنی فارسی کلمه overventilating
:
عمل تهویه کردن به مقدار بیش از حد.