معنی فارسی overwear

B1 /ˌoʊ.vəɹˈwɛəɹ/

بیش از حد پوشیدن، پوشیدن یک لباس یا کفش به اندازه‌ای که ممکن است زودتر خراب شود.

To wear an item of clothing or footwear more than is advisable.

verb
معنی(verb):

To wear out; to exhaust.

example
معنی(example):

او همیشه سعی می‌کند که کت محبوبش را بیش از حد بپوشد.

مثال:

He always tries to overwear his favorite jacket.

معنی(example):

شما نباید کفش‌های خود را بیش از حد بپوشید تا از خرابی آنها جلوگیری کنید.

مثال:

You should not overwear your shoes to prevent them from breaking.

معنی فارسی کلمه overwear

: معنی overwear به فارسی

بیش از حد پوشیدن، پوشیدن یک لباس یا کفش به اندازه‌ای که ممکن است زودتر خراب شود.