معنی فارسی overweening

C1 /oʊvɚˈwinɪŋ/

بیش از حد متکبر یا پر از اعتماد به نفس، به طوری که باعث می‌شود احساس کند که از دیگران بالاتر است.

Excessively confident or proud, often leading to arrogance.

adjective
معنی(adjective):

Unduly confident; arrogant

مثال:

She wins one modeling contest in Montana and suddenly she’s overweening.

معنی(adjective):

Exaggerated, excessive.

example
معنی(example):

اعتماد به نفس بیش از حد او باعث شد که نصایح را نادیده بگیرد.

مثال:

Her overweening confidence made her ignore advice.

معنی(example):

آرزوهای بیش از حد او باعث شد که ریسک‌های بی‌پروا کند.

مثال:

His overweening ambition led him to take reckless risks.

معنی فارسی کلمه overweening

: معنی overweening به فارسی

بیش از حد متکبر یا پر از اعتماد به نفس، به طوری که باعث می‌شود احساس کند که از دیگران بالاتر است.