معنی فارسی overwelt

B2

شگفت‌زده شدن یا تحت تاثیر قرار گرفتن به شدت.

To overwhelm or deeply affect emotionally.

example
معنی(example):

کار این هنرمند اغلب به نظر می‌رسد که تماشاگران را با پیچیدگی‌اش شگفت‌زده می‌کند.

مثال:

The artist's work often seems to overwelt viewers with its complexity.

معنی(example):

احساساتش وقتی به گذشته فکر می‌کرد، او را شگفت‌زده می‌کرد.

مثال:

His emotions would overwelt him when he thought of the past.

معنی فارسی کلمه overwelt

: معنی overwelt به فارسی

شگفت‌زده شدن یا تحت تاثیر قرار گرفتن به شدت.