معنی فارسی overwin
B1برتری یافتن بر چیزی، غلبه کردن بر موانع یا مشکلات.
To overcome or conquer something, typically a challenge or fear.
- VERB
example
معنی(example):
او امیدوار است که بر ترسهایش غلبه کند و از پاراچت استفاده کند.
مثال:
She hopes to overwin her fears and try skydiving.
معنی(example):
او با تلاش، همه موانع را در مسیرش پشت سر گذاشت.
مثال:
Through dedication, he managed to overwin all obstacles in his path.
معنی فارسی کلمه overwin
:
برتری یافتن بر چیزی، غلبه کردن بر موانع یا مشکلات.