معنی فارسی overwoody

B1

به وضعیت یا محلی اشاره دارد که در آن درختان بیش از حد وجود داشته باشند و باعث محدودیت دید و نور شوند.

Characterized by an excessive presence of trees.

example
معنی(example):

منظر به قدری پر درخت شد که نمی‌توانستید فراتر از درختان را ببینید.

مثال:

The landscape became overwoody, making it hard to see beyond the trees.

معنی(example):

یک باغ پر از درخت ممکن است تاریک و نامطلوب به نظر برسد.

مثال:

An overwoody garden can seem dark and uninviting.

معنی فارسی کلمه overwoody

: معنی overwoody به فارسی

به وضعیت یا محلی اشاره دارد که در آن درختان بیش از حد وجود داشته باشند و باعث محدودیت دید و نور شوند.