معنی فارسی overwords

B1

استفاده از کلمات اضافی و غیرضروری که ممکن است موجب بروز ابهام یا سردرگمی شوند.

Words that are excessive or unnecessary in a statement or text.

example
معنی(example):

شاعر از واژه‌های اضافی استفاده کرد که معنی متن را پیچیده کردند.

مثال:

The poet used overwords that complicated the meaning of the text.

معنی(example):

از استفاده از واژه‌های اضافی خودداری کنید تا نوشتار شما شفاف باشد.

مثال:

Avoid using overwords to keep your writing clear.

معنی فارسی کلمه overwords

: معنی overwords به فارسی

استفاده از کلمات اضافی و غیرضروری که ممکن است موجب بروز ابهام یا سردرگمی شوند.