معنی فارسی ovibos
B1جنس و نوع از پستانداران که به گاوهای مشکی تعلق دارد.
A genus of Arctic mammals known as musk oxen.
- NOUN
example
معنی(example):
اُویبوس همچنین به عنوان گاو مشکی شناخته میشود.
مثال:
The ovibos is also known as the musk ox.
معنی(example):
اُویبوس را میتوان در توندراهای قطبی یافت.
مثال:
Ovibos can be found in the Arctic tundra.
معنی فارسی کلمه ovibos
:
جنس و نوع از پستانداران که به گاوهای مشکی تعلق دارد.