معنی فارسی owe someone one
B1به معنای داشتن یک بدهی کوچک و غیررسمی به کسی برای کمک یا لطفی که انجام شده است.
To feel indebted to someone for a favor or assistance.
- verb
verb
معنی(verb):
To be indebted to someone.
example
معنی(example):
من واقعاً به تو مدیونم که به من در پروژهام کمک کردی.
مثال:
I really owe you one for helping me with my project.
معنی(example):
زمانی که کار را تمام کردم، احساس کردم به او مدیونم.
مثال:
When I finished the task, I felt I owe him one.
معنی فارسی کلمه owe someone one
:
به معنای داشتن یک بدهی کوچک و غیررسمی به کسی برای کمک یا لطفی که انجام شده است.