معنی فارسی oxidating

B1

عملیات اکسید کردن یک ماده که می‌تواند منجر به تغییر در خصوصیات شیمیایی آن شود.

The process of causing a substance to oxidize.

verb
معنی(verb):

To oxidize.

example
معنی(example):

فرآیند اکسید کردن فلزات می‌تواند منجر به زنگ زدگی شود.

مثال:

The process of oxidating metals can lead to rust.

معنی(example):

عامل‌های اکسید کننده در بسیاری از واکنش‌های شیمیایی ضروری هستند.

مثال:

Oxidating agents are essential in many chemical reactions.

معنی فارسی کلمه oxidating

: معنی oxidating به فارسی

عملیات اکسید کردن یک ماده که می‌تواند منجر به تغییر در خصوصیات شیمیایی آن شود.