معنی فارسی paceboard
B1پیسبرد، ابزاری برای اندازهگیری فاصله یا قدمها در فعالیتهای ورزشی.
A tool used for measuring distance or steps in physical activities.
- NOUN
example
معنی(example):
او از paceboard برای اندازهگیری قدمهایش استفاده کرد.
مثال:
He used a paceboard to measure his steps.
معنی(example):
یک paceboard در پیگیری فاصله کمک میکند.
مثال:
A paceboard helps in keeping track of distance.
معنی فارسی کلمه paceboard
:
پیسبرد، ابزاری برای اندازهگیری فاصله یا قدمها در فعالیتهای ورزشی.