معنی فارسی pachydermatously

B1

به صفت یا حالت پاشیدرماطوزی اشاره دارد.

In a manner relating to or characterized by thickened skin.

example
معنی(example):

پوست به مواد شیمیایی سخت به صورت پاشیدرماطوزی واکنش نشان داد.

مثال:

The skin reacted pachydermatously to the harsh chemicals.

معنی(example):

او به سطح پاشیدرماطوزی خشن دست زد.

مثال:

She touched the pachydermatously rough surface.

معنی فارسی کلمه pachydermatously

: معنی pachydermatously به فارسی

به صفت یا حالت پاشیدرماطوزی اشاره دارد.