معنی فارسی packmaking
B1فرایند و هنر طراحی و تولید بستههای مختلف.
The process of designing and creating packing materials.
- NOUN
example
معنی(example):
ساخت بستهبندی جنبه مهمی از طراحی محصول است.
مثال:
Packmaking is an important aspect of product design.
معنی(example):
او به مطالعه ساخت بستهبندی پرداخت تا کسبوکارش را بهبود بخشد.
مثال:
He studied packmaking to improve his business.
معنی فارسی کلمه packmaking
:
فرایند و هنر طراحی و تولید بستههای مختلف.