معنی فارسی paddleboard
B1پدلبرد، تختهای است که به وسیله یک پدل در آب رانده میشود و ورزشکار روی آن ایستاده و حرکت میکند.
A type of board used for standing and paddling on water.
- noun
noun
معنی(noun):
The board used in the sport of paddleboarding
example
معنی(example):
او در تابستان از پدلبرداری در دریاچه لذت میبرد.
مثال:
He enjoys paddleboarding on the lake during summer.
معنی(example):
او یک پدلبرد جدید برای تعطیلاتش خرید.
مثال:
She bought a new paddleboard for her vacation.
معنی فارسی کلمه paddleboard
:
پدلبرد، تختهای است که به وسیله یک پدل در آب رانده میشود و ورزشکار روی آن ایستاده و حرکت میکند.