معنی فارسی paddywack
B2بخشی از استخوان یا گوشت که معمولاً به عنوان تنقلات برای حیوانات خانگی استفاده میشود.
A strip of meat or tendon, often given to dogs as a chewable treat.
- NOUN
example
معنی(example):
سگ ساعتها به پدیواک گاز زد.
مثال:
The dog chewed on the paddywack for hours.
معنی(example):
او به سگش یک پدیواک به عنوان خوراکی داد.
مثال:
She gave her dog a paddywack as a treat.
معنی فارسی کلمه paddywack
:
بخشی از استخوان یا گوشت که معمولاً به عنوان تنقلات برای حیوانات خانگی استفاده میشود.