معنی فارسی paganist
B1پگانلیست، فردی که به باورهای پگانی تعلق دارد و آنها را ترویج میکند.
A person who adheres to or promotes pagan beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
پگانلیست به احیای آداب و رسوم قدیمی توصیه کرد.
مثال:
The paganist advocated for the revival of old customs.
معنی(example):
به عنوان یک پگانلیست، او هر سال جشن اعتدال تابستانی را برگزار میکرد.
مثال:
As a paganist, she celebrated the solstice every year.
معنی فارسی کلمه paganist
:
پگانلیست، فردی که به باورهای پگانی تعلق دارد و آنها را ترویج میکند.